هیچ وقت در زندگی ام فکر نکرده بودم که سرو کار داشتن با آدمهایی که شان و قدرت را نمی دانند چه اندازه میتواند سخت باشد.آدمهای حقیر، دیگران را هم مثل خودشان حقیر میبینند. حتی وقتی می خواهند محاسبه کنند، چیزهایی که مربوط به خودشان است را پای طرف مقابلشان مینویسند. درشت نمایی می کنند و چیزها را خلاف واقعیت نشان میدهند. تک و تعارف هایشان خلاف عملشان است. سیاست های کثیفشان بوی گند می دهد. ظاهرا به دیگران دروغ نمی گویند ولی به خودشان تا دلت بخواهد دروغ میگویند و حقایق را وارونه جلوه میدهند. بهانه جویی و از این شاخه به آن شاخه پریدن سیاست همیشگی شان است.گاهی آدم با خودش فکر میکند کاش با یه آدم تحصیل کردهی با تجربه حرف نمیزد، چرا که لااقل تاسف نمیخورد. تاسف نمیخورد که شعور بقال سر کوچه شان بیشتر از شعور طرف مقابل است و دلسوزی و خیرخواهی او نسبت به تو بیشتر است.بعضی آدم ها ظاهرشان با توست و باطنشان علیه تو.آدم ها اجازه دارند طرز تفکر دیگران را وام بگیرند یا از فکر خودشان پیروی کنند. مثلا ممکن است من در مورد خرید ماشین اطلاعات چندانی نداشته باشم و از کس دیگری کمک بگیرم. او هم بگوید ماشینی که ویژگی آ و ب و ج را داشته باشد ماشین خوبی است و من هم آن نظر را قبول کنم. آدمی در قبول کردن و نکردن آن نظر مختار است. منتها اگر نظر آن شخص را قبول کردی و ماشینی با همین ویژگی ها خریدی و خو قدمگاه صبح ...
ما را در سایت قدمگاه صبح دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3madamin821 بازدید : 74 تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1396 ساعت: 18:09